گلایه از دل از سوژههاییست که در ترانههای ایرانی بسیار بهچشم میخورد. برای نمونه میشود از دو ترانۀ بسیار آشنا «سخنی با دل» با شعر «شهرآشوب» و صدای «ملوک ضرابی» و «ویرون بشی ای دل» ساختۀ «جهانبخش پازوکی» با صدای «پوران» نام برد.
البته شما متن این ترانۀ دوصدایی را خیلی جدی نگیرید. اینها الآن عصبانی هستند. فقط من نفهمیدم که زن ترانه خودش دارد «معشوق جفاکار» را نفرین میکند یا کسی نفرینش کرده. مرد که از مهربانی میگوید. خودتان بشنوید و قضاوت کنید:
نفرینم بر دل
با صدای: آلیس الوندی و امیر رسایی
با صدای: آلیس الوندی و امیر رسایی
زن:
دلت شکستم، نفرینم کردی
تو شهر غربت پاگیرم کردی
کبوتر وحشی بودم، اسیرم کردی
نفرینم بر دل . . .
مرد:
بمیری ای دل! دلخونم کردی
تو شهر غربت پاگیرم کردی
به دست یک لیلی مرا مجنونم کردی
هردو: نفرنیم بر دل . . .
زن:
نفرینم بر دل، نفرین به دلدار
نفرینم بر عشق، عشق دلآزار
نفرینِ صد باشه به معشوق جفاکار
نفرینم بر دل . . .
مرد:
با مهربونی، زنجیرم کردی
سرت سلامت، پاگیرم کردی
کبوتر وحشی بودم، اسیرم کردی
هردو: نفرینم بر دل . . .
* * *
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر