۱۳۹۳/۰۳/۲۴

بوسه جای کرایه ندیدیم (ترانه‌ی دو صدایی «تاکسی»)



ترانه: تاکسی
خواننده: آفت
صدای دوم: اکبر پایدار
آّهنگ‌ساز و اطلاعات دیگر: [ ؟ ] 

یک نمایشنامهی کوتاه طنز در قالب ترانه
استیصال و مکر زن، دیروز و امروز


 
 هدف اولم معرفی این ترانه است، تا فراموش نشود.
این هم متن ترانه، بیدخل و تصرف:

ـ آی تاکسی
ـ بله خانم
ـ آی تاکسی
ـ بله خانم
ـ میدونی من به کجا میروم؟
ـ کجا؟
ـ کوچهی مهر و وفا میروم
ـ عجب!
تاکسی من شما رو می‌بره
ـ کجا؟
ـ از کوچهی وفا میگذره
ـ عجب!

ـ
آی تاکسی، آی تاکسی
من آن مسافر گلرویم
که راه وصل تو می‌جویم.

ـ
منم که تاکسیام و هر دم
به شهر عشق تو می‌گردم

ـ
من آن مسافر مینوشم
بیا ببر تو به آغوشم

ـ
منم که تاکسی دلخواهم
بده هر آنچه که میخواهم

ـ
کرایه میخوای؟
ـ نه
ـ پول اضافه میخوای؟
ـ اوه نه، نه
ـ پس چی میخوای؟
ـ بهر کرایه خانم زود بدین
ـ چی؟
ـ بوسه از اون دو لب نمکین
ـ عجب!
ـ بهر کرایه خانم زود بدین
ـ چی؟
ـ بوسه از آن دو لب نمکین
ـ هاااان
ـ بوسه جای کرایه ندیدیم
ـ چی؟
ـ ای تاکسی جون نگهدار رسیدیم
ـ وا؟
ـ بوسه جای کرایه ندیدیم
ای تاکسی جون نگهدار رسیدیم 
.
 


[حالا بگذارید با فراغ بال شوخی کنم و با یک "اجی مجی" ساده، خانم آفت را در یک روز گرم تابستان، در یک خیابان شلوغ تهران بسازم[.
. . .

صدای زن: (مستأصل)
ـ آی تاکسی، تاکسی، نگهدار...
اینم که رفتش، خسته شدم...
تاکسی ... (با التماس) نگهدار...

(صدای ترمز)
ـ مرسی تاکسی، متشکرم
(سوار میشود)

ـ آی تاکسی
ـ بله خانم
ـ آی تاکسی
ـ بله خانم

ورژن یک:
زن: خانی‌آباد ؟؟
راننده: نمیریم خانم. بد مسیره. ماشین داغون میشه. تازه از تعمیر گاه اومده. یه ملیون خرجش کردم.
زن: ای خدا چکار کنم؟
. . .

(
یک ساعت بعد)


ورژن دو:
[بله میدانم، این روزها دیگر کمتر کسی با تاکسی تردد میکند. ببخشید، من ۱۵ سالی میشود که تهران نبودهام. حالا میگیریم که زن این ترانه پول آژانس ندارد.]

ـ آی تاکسی
ـ بله خانم
ـ آی تاکسی
ـ بله خانم
ـ میدونی من به کجا میروم؟
راننده (خسته، کلافه از گرما)
ـ از کجا بدونم؟ مگه من غیبگو هستم؟
زن: کوچهی مهر و وفا میروم.
راننده: ای دیگه کجاست؟ نمیشناسم. احتمالاً اسمش عوض شده؟
زن: بابا مهر و وفا، عشق و صفا، حال و حول، صفاسیتی منگوله . . .
راننده: ول کن خانم، ما اهلش نیستیم. زن و بچه داریم. خدا روزیت رو جای دیگه بده. چه دور و زمونهای شده.
زن: ای خدا باز تیرم به سنگ خورد.
(خسته، عرقریزان، بیچاره)

کمی بعدتر . . .

ورژن سه:
[احتمالاً این بار خانم باید برای مسافرکش شخصی دست بلند کند. یاد پرویز صیاد و کافشو گرامیباد که این ترانه را در یادها زنده کرد.]

ـ آی تاکسی
ـ بله خانم
ـ آی تاکسی، (شخصی)
ـ بله خانم
ـ میدونی من به کجا میروم؟
راننده شخصی به زمزمه با خودش: (اوهوم، طرف انگار اهلشه، قیافهاش هم بدک نیست، یک کمی پیره ولی خب. . .)
ـ نخیر، شما بفرمایید کجا.
ـ کوچهی مهر و وفا می روم.
ـ عجب!
(نگاه، لبخند، اشارات چشم و ابرو . . .)

راننده: تاکسی (ماشین) من شما رو میبره. از کوچهی وفا میگذره.
(زن سوار میشود. معذب است. نمیداند کجا را نگاه کند.)

راننده (در حالی که زن را با نگاه خریدار بر انداز میکند، با لبخند):
ـ خب، کجا برم؟
[زن باید ماهرانه راننده را به مسیر دلخواه خود هدایت کند. راننده، که کمی جا خورده، به رفتن به سمت جنوب شهر رغبتی ندارد. برای ماشینش نگران است. اما امید دارد که خانم لا اقل قیمت مناسبی بگوید. به هر حال، مکان، مکان است دیگر.]

(موسیقی از ضبط صوت ماشین) [سعی الکنی برای ایجاد یک فضای رومانتیک.]

گفتوگوها در طول مسیر:
[راه طولانی است و خانم باید سر آقا را گرم کند.]

زن:
ـ آی تاکسی، آی تاکسی
من آن مسافر گلرویم
که راه وصل تو می‌جویم.

راننده:
ـ منم که تاکسیام و هر دم
به شهر عشق تو [احتمالاً تهران بزرگ] میگردم.

زن:
ـ من آن مسافر می نوشم
بیا ببر تو به آغوشم.

راننده:
(با صدای آهسته): ای جان!! من پایهام.
ـ منم که تاکسی دلخواهم
بده هر آنچه که میخواهم.
(دیگر به مقصد زن نزدیک شدهاند.)


توضیح:
با همان اجی مجی، ترافیک تهران را غیب کردم والا گفتوگو های بین راه سه ساعتی باید طول میکشید.

زن: خدایا حالا چجوری این زگیل رو بپیچونم . . .

راننده: . . .
[کجا بودیم؟؟؟ آهان . . .]

مرد:
ـ منم که تاکسی دلخواهم، بده هر آن چه که می خواهم . . .

زن: کرایه میخوای؟

مرد: نه
(مرد، سر حال، با شوخی و طنازی زن همکاری میکند.)

زن: پول اضافه میخوای؟
(زن کماکان خود را به کوچهی علی چپ میزند.)

مرد: اوه، نه نه!

زن: پس چی میخوای؟

مرد: بهر کرایه خانم زود بدین

زن: چی؟
(حالا نوبت خانم است که سؤال کند. در اول ترانه، مرد بود که سؤال می کرد. زن بود که خواهان بود [البته خواهان یک تاکسی] حالا نقشها عوض شده.)

مرد: بهر کرایه خانم زود بدین
زن: چی؟
مرد:  بوسه از اون دو لب نمکین
(عجله هم دارد :-))
زن: عجب؟
مرد: بهر کرایه خانم زود بدین
زن: چی؟
بوسه از آن دو لب نمکین
زن: هااااان!
(حالا وقت بازی زن است.)

زن: بوسه جای کرایه ندیدیم
مرد: چی؟
زن: ای تاکسی جون نگهدار رسیدیم.
مرد: وا؟؟؟
(مرد هنوز فکر میکند که زن دارد طنازی میکند و خیالش راحت است. هنوز باورش نمیشود که بازی خورده.)

زن: بوسه جای کرایه ندیدیم، ای تاکسی جون نگهدار رسیدیم.
(زن، منتظر جواب راننده نمیماند. پیاده میشود، کرایه را هم نمیدهد و میزند به چاک.)

[دمش گرم. بیدردسر به مقصد رسیده است. به نجابتش خط هم نیافتاده. نه خانی آمده، نه خانی رفته. چرا که نه]
* * *

۱ نظر:

  1. نام خواننده مرد این ترانه مرحوم اکبر پایدار است که حدود ۱۰ ماه پیش درگذشت. با سپاس

    پاسخحذف