اون بام بلند که میبینی بام من است
اون چادر سفید که میبینی یار من است
جانا نگاه کن
از بام بلند بیافتی آواره شوی
شویت بمیره به غم گرفتار شوی
شویم را مکُش، مرا مکُن بیوه و خوار
خربزه بخور، تو را به جالیز چه کار؟
اون بام بلندانا
دستمال به دستانا
اون چشمان و چشمان و چشمان و چشمان
چشمان مستانا
[هرچه کردم نتوانستم نسخۀ کامل
این ترانه را که گفته میشود اصل آن افغانی است پیدا کنم]
[«آواره شوی» از لحاظ قافیه با
«گرفتار شوی» در خط بعد جور در نمیآید.
نمیتوانم ثابت کنم ولی حدس میزنم که عبارت اصلی «آگار شوی» بوده است.
«آگار» در لهجۀ کابلی به معنی
«مجروح» است و احتمالاً گویش عامیانۀ واژۀ «افگار» به همان معنی در زبان فارسی
است. ما «افگار» را در ترکیب «دلافگار» بسیار شنیدهایم.
از بام بلند بیافتی آگار شوی ـ شویت بمیره به غم گرفتار شوی
[البته این نوع ابراز عشق یک
کمی خشن به نظر میرسد. نه؟]
درود بر شما
پاسخحذفپوزش از اينكه مزاحم وقت شما شدمم
ميخواستم با شما در ارتباط باشم.بعد از ساليان سال اين عجيب ترين و جالب ترين وبلاگي بود كه برخوردم.موضوع نرگس و سلمكي من و كشوند اينجا.
منتظر پاسخ شما هستم..
62mdeh@gmail.com
با سپاس
بدرود