آنچه امروز
میخوانید تجربهای شخصی و احساسی است، نه نگاهی نقادانه به دین که وقتی سیاسی شود،
سنگ اولش بیتردید به زنانی چو من پرتاب خواهد شد. جُستن پناهگاهی است برای استیصال انسانی در غربت و تنهایی. استیصالی که
زبان باز نمیکند جز به واژگان کودکی و به حرف نمیآید جز در آرزوی معجزتی. آن روی سکه را خودتان
بهتر از من میشناسید.
مادربزرگم
را همیشه با «قصصالانبیاء» بهیاد میآورم. زنی که خواندن را بی اکابر و مکتب،
خود آموخته بود و همهٔ سواد و دلبستگی مذهبیام را مدیون او هستم.
پنج سال
دارم، او برایم «قصهٔ ابراهیم» میخواند و من با «هاجر» در بیابانم و در آرزوی آن
چشمه که زیر پاشنهٔ «اسماعیل» میجوشید. گلستانی در حلقۀ آتش «نمرود» . . .
ابراهیم، ابراهیم، ابراهیم.
۲۲ سال دارم. دانشجوی فلسفه هستم، «کییر کهگارد» میخوانم.
«اسماعیل» در مذبح. روی برگرداندن «ابراهیم» و درنگی. «نه! فرزندم، قربانی کردن تو
خواست خدا نبود. نمیتواند باشد. تا تو با
عشق به او بمیری، به من شک کُن! به پدر شک کُن نه به او».
چهل و چند
سال دارم، عاشقم. میخوانم: «ابراهیم در آتش» و «او»، «یار» بر او ظاهر که: «چه
میخواهی ابراهیم؟»
ـ «میخواهم
که روزی هزار بار در آتشم اندازند، تا تو بیایی و بپرسی که چه میخواهم؟»
چه میخواهم؟
چه میخواهم؟ چه میخواهم؟
نمیدانم
چند سال دارم؛ زنی دارد دست کوچکم را میبوسد که لگد کرده، با روسری سبزی به پنجرۀ
پولادی بستهام. شب را آنجا میمانیم . . .
اینجا در
حرم. این سنگهای صاف، عطر گلاب و عود. پا برهنهایم همه. روی شانههای پدر
هستم که هقهق . . . نمیرسیم، به ضریح نمیرسیم. یادم نمیآید که رسیده باشد،
رسیده باشم. چه میخواهم؟ چه میخواهم؟
بیرون، در
صحن، شیر داغ و لکلکهای پابلند پلاستیکی و آن کبوترها. دیگر سخاوت تابستان، نان
داغ و هوای طرقبه.
* * *
من اینجا چه
میخواهم که تنهایم اینگونه شاهزاده خانم آهوی غمگین از سرزمین پشمک و سرشیر، دیار
نُقل و بهارنارنج؟
زمستان است.
دنیا سپید، سپید، عصای من که کور و گیج از برف . . . گم . . . راه نیست . . . کو؟
پایم نمیرسد
به آن سنگهای صاف که سرخ و سبزِ آن خوشههای کُشنده بر آن منعکس . . . میان زمین
و آسمانم، یا ضامن آهو که هو هو هو کشانم، بیزمان . . . هوهو . . .
ماه شب کویر
روی بالشم که سنگ بیابان. زمزم زیر پایم نیست که تشنه، پریشان. با خیالت بهارنارج
میرویم. گلستانی در آتش، در آغوشت که نیست، میجویم .
* * *
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر