در میان شما حتماً هستند کسانی که بارها با آهنگ ترانۀ مشهور و شاد «پریا» با صدای «شهرام شبپره» رقصیدهاند. من اما همیشه از شنیدن آن تنم میلرزد.
با این وجود بنا ندارم در این یادداشت شعار بدهم. میخواهم به گوشه و کنار ذهن و قلب زنانۀ خودم سرک بکشم و با خودم رو راست باشم.
صادق باشیم و از خودمان بپرسیم که این کلیشۀ «مرد حسود و غیرتی» فیلمهای ایرانی تا چه حد برای ما زنها خواستنی و دلنشین است؟ مردی که اگر پیش چشمش با مرد دیگری کمی مهربانتر حرف بزنیم، تو لب میرود و قهر میکند. توجه ما را فقط برای خودش میخواهد. مردی که آنقدر برایش مهم هستیم که مدام ازمان میپرسد کجا بودیم و با که؟ به خاطرمان دعوا میکند و در سینما برایمان تخمه میخرد. (آخ! باقیش را خودتان در رمانهای وجبی بخوانید.)
ای قشنگتر از پریا
تنها تو کوچه نریا
بچههای محل دزدن
عشق منو میدزدن
هنوز معلوم نیست مرد این ترانه چه نسبتی با زن ترانه دارد که اینطور برایش تعیین تکلیف میکند. احتمالاً بچه محل و خواستگار است.
ای یار قشنگ مو بلند مشکیپوشم
با لنگهٔ ابروات شرقشرق نزنی تو گوشم
اینجا قشنگ و موبلند کنار هم آمده. و این مجاورت زنانگی با موی بلند آنقدر در ادبیات فارسی به چشم میخورد که کمکم میتوان گفت زنانگی با موی بلند تعریف میشود. گواهم تعابیری نظیر: سلسلۀ مو، زنجیر زلف، کمند گیسو، زلف پریشان و . . . که باعث گرفتاری میشود.
بله این سیلی هم از فیلمهای ایرانی برایم آشنا است. اصلاً این خط شعر را که میبینم، صدای آن سیلی را هم میشنوم که معمولاً به گوش بهروز وثوقی یا فردین جوان نواخته میشد. متاسفانه این گونه سیلیها چون در رمانهای کیلویی و فیلمهای ایرانی ختم به خیر میشود و به ازدواج میکشد نوعی ابراز محبت و علاقۀ وارونه محسوب میشود.
این سیلیها معمولاً روی صورت پسران محله فرود میآید که سر کوچه ایستادهاند و یا متلکی میاندازند، یا دنبال دختری میافتند. در اغلب اوقات، دختر در سکانس بعد خودش از آن سیلی پشیمان میشود و اگر هم تا قبل از آن سیلی عاشق نبوده، چند سکانس بعد عاشق و کمی بعدتر زن همان بچه محل. به گمانم مرد این ترانه خودش طعم اینگونه سیلیها را فراوان چشیده و کارکشته و وارد است.
اگه یه روز بیای رو پشتبوم رخ بنمایی
خورشید که بخواد بیرون بیاد روشو میپوشم
مرد حسود خورشید را میپوشاند تا آفتاب و مهتاب، دختر دلخواهش را نبیند. اما انگشت تهدید این جمله بیش از اینکه رو به خورشید باشد، رو به دختر است. چون هیچ مردی قادر به پوشاندن روی خورشید نیست، پس این جمله را باید اینگونه فهمید: «اگر دنبال درد سر نیستی، روی پشتبام (در معرض دید دیگران) ظاهر نشو. و تا این تهدید برای زن دلنشین شود:
ای قشنگتر از پریا
تنها تو کوچه نریا
بچههای محل دزدن
عشق منو میدزدن
هر زنی دوست دارد زیباییاش دیده و تحسین شود. زیباتر از پریان بودن خوب و دلنشین است. اما یک «آن روی سکه» هم دارد. این پری زیبا، صاحب و زندانبان دارد. صاحبی که او را از محیط بیرون و بچههای محل میترساند. خواستگار فعلی و بچه محل سابق که معلوم نیست خودش کاملاً سر به راه شده باشد، همپالگیهای خود را خوب میشناسد. او که در صدد حفظ ملک شخصی خود است، دختر را از ترک خانه میترساند.
پنجره رو وقتی که وا میکنی
اینور و اونورو نگا میکنی
از این کوچه تا اون کوچه میدونن
که با نگات منو صدا میکنی
گمانم تمام محل قصّهٔ این دلدادگی را میدانند. پس ازدواج محتوم به نظر میرسد. و ما از حالا سرنوشت «یار قشنگ مو بلند» را میدانیم.
۱. دیگر حق ندارد پنجره را باز کند و اینور و آنور را نگاه
کند. (چه معنی دارد؟)
۲. نباید تنها به کوچه برود، چون بچههای محل دزد و خطرناک هستند.
۳. ترجیحاً نباید روی پشتبام رخ بنماید.
ای قشنگتر از پریا
تنها تو کوچه نریا
بچههای محل دزدن
عشق منو میدزدن.
این از متن ترانه. حالا برویم سراغ دل و ذهن خودمان.
دوست داشتن و حس دوست داشته شدن آنقدر زیباست که گاهی قیمتی که برایش میپردازیم بیش از حد بالاست.
بخشی از دوست داشتن و عشق، غریزی و بخش دیگر آن، اکتسابی (یاد گرفتنی) است. ما عشق را از ارتباطات اطرافمان، از قصههایی که میخوانیم، فیلمهایی که میبینیم و . . . یاد میگیریم. عشقی که در فرهنگ ما متاسفانه اغلب با حس مالکیت و حسادت همراه است.
پس در بسیاری موارد سیگنالهای خشونت را میزان و محک عشق و دوست داشتن قرار میدهیم. فقط متاسفانه گاهی این حس از مدار خارج میشود و عاقبت این از حد به در شدن در محیط خانواده میشود همین: «تنها تو کوچه نریا!»؛ سوءظن و بازپرسیهای اعصابخوردکنِ «کجا؟ و چرا؟» و در مرحلۀ بالاتر قتلهای ناموسی. و در محیط اجتماعی میشود: اختیار مرد نسبت به شغل زن بیرون از خانه. میشود ممنوعیت سفر زن بدون اجازۀ شوهر.
من که از زیبایی پریوار میگذارم تا آزاد و راحت به کوچه بزنم و بروم سر کار. (شما چطور؟) و چون صبحها وقت دوش گرفتن طولانی ندارم، موهایم را کوتاه کردم و از دایرۀ مخاطبین ترانه خارج شدم.
ترانهٔ «پریا» را با صدای «شهرام شبپره» بشنوید.
* * *
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر