۱۳۹۳/۰۴/۰۷

از برگی و باغی



با ترش و تلخ برگ‌های مو 
تا عطر شراب می‌روم و مست و کژ‌مژ
پرنده‌شعر می‌سازم
پرنده می‌پرد و می‌خواند
پریدن و خواندن می‌شود
رفتن
نگاه کردن از فراز
نوک زدن به گیلاس و انگور
پرنده رنگی است
پرنده خوشگل است
پرنده خوشمزه است
پرنده خسته شده

می‌آید پایین
روی برگی بخوابد
گربه می‌گیردش

. . .

من ماندهام و مشتی پر خونالود
مستی از سرم پریده

* * *

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر