۱۳۹۳/۰۳/۲۸

حرف بزن ‌ای مهربون!



یادداشتی بر ترانۀ اختر بخت
آهنگ‌ساز و ترانه‌سرا: ابراهیم سلمکی

ترانه‌خوانان: پریدخت منوچهری (نرگس) و ابراهیم سلمکی


پیش از این در مقدمه‌ای کوتاه اشاره کرده بودم که بسیاری از دوصدایی‌ها اصولاً برای دو صدا نوشته نشده‌اند. به نظر می‌رسد که این ترانه از آن‌ دست باشد. در غیر این صورت مکالمۀ بین زن و مرد خواننده کاملاً عجیب و غیر منطقی‌ است. شاید هم اصولاً مکالمه‌ای در کار نبوده و زن و مرد هر یک در گوشه‌ی‌با «خیالِ معشوق» به اصطلاح در حال «چت کردن» است.

گذشته از شوخی‌، وقتی‌ سراغ این دو صدایی از یک زوج هنرمند (نرگس و سلمکی) رفتم انتظار داشتم ترانه‌ای که آگاهانه برای دو صدا نوشته شده، واقعاً یک دیالوگ باشد. که البته تیرم به سنگ خورد. گویا در تقسیم صداهای این ترانه، از روش «ده بیست سی‌ چهل» استفاده شده. این روش تقسیم البته همیشه جواب می‌دهد، فقط بیشتر وقت‌ها جواب‌هایش منطق ندارد. بچه که بودیم سر این قضیه زیاد دعوای‌مان می‌شد و گریه‌مان درمی‌آمد.

مرد: می‌شوم قربانت، چگونه دلبر هستی؟‌
زن: رحم به دل نداری، ظالم و کافر هستی.
مرد: ز شام تیرۀ من چرا خبر نداری؟
زن: به آسمان بختم بیا که اختر هستی.

به نظر می‌رسد این دو دلداده به یک اندازه عاشق هستند. من هنوز نفهمیده‌ام مشکل چیست و چرا ارتباط برقرار نمی‌شود. البته گاهی شرایط بیرونی مانع ارتباط راحت و سالم میان دو دل‌داده است، اما گمانم این مشکل، موضوع بحث این دو نفر نیست.

مرد: من که مُردم از غمت یک بار نگفتی «چرا»
زن: روزی بپرس‌ ای مه حالم از برای خدا.

آخر یکی‌ باید قدم پیش بگذارد و زبان باز کُند.

مرد: با نگهی‌ شاد بکُن خاطره محزون من
زن: عشوه مکُن ناز مکُن ‌ای صنم بی‌وفا

نگفتم دارند «چت» می‌کنند؟ جز این بود اگر‌ خب به هم نگاه می‌کردند و به جای گله‌گذاری به کارهای دیگر می‌رسیدند.

این خط آخر از ترانه که به خانم افتاده، واقعاً مردانه‌نویس است. اگر نه، «مرد عشوه‌گر» تعبیر بسیار نامأنوسی برای ترانه‌های ایرانی‌ است. به‌خصوص که «صنم عشوه‌گر بی‌وفا» ناگهان با صدای چهار دانگ می‌زند زیر آواز و با یک تک‌بیت معّما را حل می‌کُند.

مرد (آواز)
به جز فریاد حسرت نیست بر لب‌های خاموشم
ندانم این غم جان‌سوز کی‌ گردد فراموشم؟
هاااااای
به جز فریاد حسرت نیست بر لب‌های خاموشم
ندانم این غم جان‌سوز کی‌ گردد فراموشم.

تا وقتی‌ خاموش بمانی‌، فریاد حسرت می‌ماند و غم جان‌سوز هم. با خیالِ معشوق حرف نزن عزیز، با خودش حرف بزن.

نصیحت مادرانه از اروپای مرکزی:
تنها راه حل ۱۰۰۱ مشکل میان زن و مرد در فرهنگ غرور و ترس و تعارف، گفت‌وگوی میان زن و مرد است. حرف زدن از عشق، حرف زدن از س ک س، حرف زدن از اشتراک و اختلاف، از خواسته‌ها و ناخواسته‌ها، از میل و بی‌میلی . . .
اگر به جای نالیدن از رنج هجران، حال همدیگر را بپرسیم، در مکالمه‌ها‌مان صداها به خودی خود درست تنظیم می‌شوند.


اختر بخت
آهنگ‌ساز و ترانه‌سرا: ابراهیم سلمکی

ترانه‌خوانان: پریدخت منوچهری (نرگس) و ابراهیم سلمکی



* * *

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر